پیام مازند

آخرين مطالب

غریبِ کوچه‌های طوس مقالات

غریبِ کوچه‌های طوس
  بزرگنمايي:

پیام مازند -   پرسه می‌زنم، روی سنگفرش‌ها و توی خیابان‌هایی که حسرت تکرار عبور آن هیئت هنوز توی جانشان تیر می‌کشد؛ پرسه می‌زنم و به تمام دیوارهای خیابان نواب دست می‌کشم، مثل دیوانه‌ها و آدم‌ها نگاهم می‌کنند. من پرسه می‌زنم، توی کوچه‌ها، خیابان‌ها، توی محله‌های قدیمی و به دستگیره‌ی درها دخیل می‌بندم! من پرسه می‌زنم و مردم برای دیوانگی‌ام سر تکان می‌دهند و این پرسه زدن تمام نمی‌شود.
تازه شروع کرده‌ام به جست‌وجو، به پیدا کردن نور در نقاط کور! من می‌خواهم او را نه در لالایی‌های مادرم، نه در عکس‌های یادگاری توی حرم وقتی در آغوش پدرم خوابیده بودم و نه حتی در درس‌های دینی مدرسه پیدا کنم؛ من می‌خواهم خودم، با پای پیاده و با اندک عقلی که راهنمایم شده، مشهد را به شوقش جست‌وجو کنم.
عبای یار
یعنی از کدام خیابان گذشته؟ کدام در به عبایش گرفته؟ کدام زمین بر نعلینش بوسه انداخته و کدام درخت، عطر ردایش را نفس کشیده؟ او میهمان کدام خانه شده‌؟ دست بر سر پدر کدام یک از این آدم‌ها کشیده؟ پای دردودل مادر کدام یک از آن‌ها نشسته؟ او کجا بوده؟ کجا رفته؟

پیام مازند

آن‌گاه که دلتنگ مدینه شده دست به کدام دیوار گرفته؟ در غربت کوچه‌های طوس، زمزمه‌ی کدام آیه بر لب‌های مبارکش جاری شده؟ یعنی کنار جد هفتاد و هشتم اوس جعفر کفاش ایستاده؟ با او حرف زده؟ فارسی یا عربی؟

پیام مازند

اصلا روز عاشورا کجا روضه‌ی قتلگاه خوانده؟ توی کدام گذرگاه دست‌هایش لرزیده و «یا حسین» گفته؟ برای چند مشهدی دعای عاقبت بخیری کرده؟
قدمگاه نور
او روی خاک کدام محله قدم گذاشته؟ کدام زمین، خاطرات قدم‌هایش را به دوش کشیده؟ اصلا «قدمگاه» دیگر چه معنایی دارد وقتی مطمئنم که «غریب»، روزها از این کوچه‌ها و خیابان‌ها گذشته؟ «قدمگاه» چه معنایی دارد وقتی که با تکرار اسمش در کنار دیوارهای قدیمی شهر، صدای لرزیدن دل آجرها را می‌شنوم؟ «قدمگاه» چه معنایی دارد وقتی گاه به گاهِ قدم‌هایش در خاطر خیابان‌های مشهد جا مانده؟ نه، «قدمگاه» معنایی ندارد و من باز پرسه می‌زنم تا شاید با پیدا کردنش خودم را پیدا کنم.
من پرسه می‌زنم، از بست پایین خیابان نواب تا بلوار میرزا کوچک‌خان، تا کوچه‌ی چمن، چمن نود، نود و یک، نود و دو، نود و سه، من پرسه می‌زنم و خانه‌ها را می‌شمارم؛ آن موقع اسم اینجا چه بود؟ پنجره‌ها به روی که باز میشد؟ چند آدم از پشت آن‌ها برای لبخندش دست تکان می‌دادند؟ چند آدم رد عطر عبایش را به تبرک می‌بویدند؟ چند آدم؟ شاید هم چونان من به جست‌وجویش قدم تند کرده‌اند و او آغوش گشوده.

پیام مازند

من بی‌خبرم از اعجاز آن روزها، اما این‌ها را آن کوه حتما می‌داند، می‌پرسم و شاید جوابم بدهد؛ می‌ایستم روبه‌روی تپه‌ها، ماشین‌ها با سرعت نور می‌دوند، برای رفتن عجله دارند اما من می‌خواهم پرسه بزنم و از آقای کوه از آن روزها بپرسم، از روزی که مأمون کنار «غریب» توی این کوچه‌ها هم‌کلام شد و از آسمان آبی خراسان و هوای عالی‌اش گفت تا دشنه‌ی کینه‌ی بنی‌عباس بر بنی‌هاشم را پشت بازی با کلماتش پنهان کند، از روزهایی که مردم دل‌‌هایشان را دور «غریب» چیدند و مأمون برای خاموش کردن نور خدا نقشه چید و ندانست که إن الله متم نوره، آن هم در وجود «غریب»، در جلال هیمنه علی پسر موسی، در الرضا؛ نور در هیئت وجود او بود که معنا می‌یافت و مأمون برای خاموشی‌اش با خدا در ستیز بود!
در جست‌وجو
من اما همچنان پرسه می‌زنم، باید بیابَمش و تمام سوال‌های بی‌جوابم را در محضرش عرضه کنم؛ می‌خواهم بپرسم چطور می‌شود که یک آدم حتی پس از مرگ هم کسی را دست خالی از در خانه‌اش راهی نمی‌کند؟ چطور می‌شود یک آدم اهل مدینه باشد اما تمام زبان‌ها را بداند و جواب هرکسی را به لهجه‌اش بدهد؟ من می‌خواهم بپرسم آخر مگر می‌شود چند هزار سال پیش، از دار دنیا رفت و درِ خانه‌ات همچنان گشوده باشد؟

پیام مازند

من می‌خواهم بپرسم و به خاطر رسیدن به جواب مثل همیشه پرسه می‌زنم اما اینبار راه‌ها به ناگاه جسم و روحم را با تمام سرگشتگی‌ها به آن میعادگاه می‌کشانند، گویی که وجودم تکه تکه در حال فرو ریختن است اما من پرسه می‌زنم و با خودم می‌گویم نه، چیزی نیست، دل است دیگر، هر کجا ممکن است بلرزد و هُری بریزد، اینبار هم شاید زیر این آسمان خدا، و دوباره و هزارباره پرسه می‌زنم اما آن مغناطیس با آنچنان جذبه‌ای وجودم را به سویش فرا می‌خواند که مقاومت دیگر ممکن نیست، که در خویشتنم گم می‌شوم و دیگر نمی‌دانم که من در حال رفتنم یا او در حال فراخواندن.
ضریح عشق
من پرسه می‌زنم و به دیوارها دست می‌کشم، به رواق‌ها، به قالی‌ها؛ من پرسه می‌زنم و حتی شیشه‌ها را با بوسه‌هایم لک می‌کنم؛ زنی می‌زند روی شانه‌ام: «ضریح آنجاست چرا روی پنجره‌های درِ موزه دست می‌کشی؟» و من پرسه می‌زنم، مثل دیوانه‌ها، و هرچه به نور نزدیک‌تر می‌شوم ضربان قلبم تندتر می‌زند.

پیام مازند

پرسه می‌زنم و در ورودی صحن انقلاب با سیل جمعیت قدم تند می‌کنم، سریع و بلند و چابک؛ طاقتم برای انتظار کم آمده، می‌خواهم با نور یکی شوم و تمام سیاهی‌ها را پشت درهای خانه‌ی «غریب» به خاک بسپارم، من حالا می‌دَوم و چشم‌هایم می‌بارد، انگار روح برای جدا شدن از تن به تقلا افتاده، من می‌دَوم و ناگاه عظمتی در برابرم ظهور می‌کند که از شرم هیبتش، نگاه به زمین می‌دوزم؛ دست‌های چند جهان به پنجره فولاد قفل شده و خورشید بر تن‌های در امتداد‌ِ شعاع نور، تکثیر می‌شود.

پیام مازند

اما من، آن جست‌وجوگرِ مدهوش، دیگر نمی‌دوم، حتی پرسه هم نمی‌زنم، گویی آرام گرفته‌ام؛ من اکنون ایستاده‌ام، با تمام وجود و روبه‌روی نور و بلند بلند در جواب نگاه‌های پرسشگر زائرانی که به جنونم خیره شده‌اند شعر می‌خوانم: «ای بی‌بصر من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را، ای بی‌بصر من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را ...»
انتهای پیام/

لینک کوتاه:
https://www.payamemazand.ir/Fa/News/261633/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آسمان مازندران امروز ابری همراه با رگبار باران

هفته آینده، نخستین پرواز زائران عمره مفرده از مازندران

اطلاعیه شماره 4 فراجا در خصوص حفظ حریم و حرمت زنان سرزمین

اطلاعیه شماره 4 فراجا در اجرای «طرح نور»

جنجال بزرگ نماوا در سینما؛ واقعا چقدر خرج می‌کنید؟

هشدار محدودیت تردد در محور کرج چالوس

ورود مدعی العموم به موضوع زباله، چالش بزرگ محیط زیست رامسر

محل‌های رفع نقص کارت ورود به جلسه آزمون سراسری در مازندران

خریدار پرسپولیس پول را واریز کرد

نشاکاری 25 درصد شالیزارهای محمودآباد

وقوع حادثه تصادف در جاده خرم آباد - اندیمشک + فیلم

لزوم مدیریت مسائل فرهنگی در تفرجگا‌ها و سواحل مازندران

معرفی 14 میلیارد تسهیلات توسعه باغ در ساری

زنگ خطر سیلاب در 23 شهر مازندران

ورزشگاه خرم آباد در اختیار تیم خیبر قرار می‌گیرد

مرگ 178 نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج در مازندران

178 نفر پارسال بر اثر مسمومیت با قرص برنج در مازندران فوت کردند

اجرای «طرح نور» هوشمند می‌شود!

گسترش بارش‌های بهاری طی امروز در آسمان مازندران

جلوگیری از 212 مورد تغییر کاربری غیرمجاز در اراضی لرستان

سازمان منطقه آزاد کیش پیگیر حقوق مودیان مالیاتی است

رویکردی متفاوت دربزرگترین گردهمایی بین المللی فعالان گردشگری درکیش/ پوستر نمایشگاه بین المللی گردشگری کیش رونمایی شد

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با فرمانده تیپ 37 سپاه اردبیل دیدار کرد

سومین دیدار چهره به چهره سال 1403 مدیر کل بنیاد شهید خراسان رضوی با 60 تن از جامعه معزز ایثارگری

محور هراز بسته شد

تقدیر اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس از پلیس در موضوع عفاف و حجاب

تجمع بانوان تهرانی در حمایت از طرح مقابله با بدحجابی + فیلم

اعلام نرخ جدید عوارض آزادراه خرم‌آباد - پل‌زال

شناسایی باند‌های سازمان یافته تجارت جنسی در طرح نور

توصیه مهم اژه‌ ای به فراجا درباره حجاب

اطلاعیه شماره 4 فراجا درباره اجرای طرح نور

فوری: خریدار پرسپولیس پول را واریز کرد

اطلاعیه شماره 4 فراجا درباره "طرح نور" منتشر شد /جزییات

پلیس درباره طرح حجاب و عفاف باز هم اطلاعیه صادر کرد

دادستان کل کشور: طرح «نور» فراجا ادامه پیدا خواهد کرد

اطلاعیه مهم پلیس درباره طرح نور + جزئیات

اطلاعیه شماره 4 فراجا در اجرایِ "طرح نور"

جنجالی که «نماوا» به پا کرد

حرکتِ مطلوبِ جامعه به سمت حفظِ حریم و حرمت زنان و بانوانِ سرزمین‌

طرح نور هوشمندسازی می‌شود/ پلیس دنبال پرونده‌سازی نیست

ایمن سازی و تاب آوری خط تغذیه گاز 110 میلیمتر پلی اتیلن در چگنی

پلیس به دنبال پرونده‌سازی برای موضوعات ارزشی نیست

جریمه 127 میلیارد و 24 میلیون ریالی‌ قاچاقچی کالا در لرستان

شناسایی باند‌های فحشا و تجارت جنسی/ طرح نور هوشمند می‌شود

فوری | فعالیت باندهای تجارت جنسی و پورنوگرافی بین‌المللی در ایران | جزئیات شناسایی اقدامات مجرمانه فحشا توسط پلیس

اطلاعیه مهم پلیس درباره شناسایی باندهای تبهکار فحشا و تجارت جنسی در طرح نور

تمدید انسداد جاده چالوس

لرستان تصفیه خانه پایدار ندارد

اطلاعیه مهم پلیس درباره شناسایی باندهای تبهکار فحشا در طرح نور

شناسایی باندهای فحشا و تجارت جنسی