پیام مازند - در روز جهانی نابینایان، زندگی نرگس کلبادینژاد و دیگر قهرمانان نابینای مازندران نشان میدهد که مرزها تنها در ذهن ماست و توانستن فراتر از دیدن است.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران؛ صدا، در تاریکترین شب ها، شفافترین راهنما است. اینجا نه قصه محدودیت، که روایتِ اوجِ پرواز است.
این روز، روز عصای سفید است؛ اما ما به دنبال عصا نیستیم. ما به دنبال دستان توانایی هستیم که جهان را با الفبای لمس، از نو خواندهاند.
از مازندران، از دلِ شهری که بوی دریا و شالیزار میدهد، به سراغ کسانی آمدهایم که مرزهای بینایی و نادیدنیها را درنوردیدهاند. این، گزارش قهرمانانی است که با چشم دل، رنگهای جهان را درخشندهتر دیدهاند.
سال هاست که روزی در تقویم، به نام «عصای سفید» مزین شده است. اما برای نرگس و بسیاری، چون او، این عصا نه یک ابزار، که نماد استقلال و گامهای مصمم است.
نقاشی جهان با چشم دل
نرگس کلبادی نژاد، 29 سال دارد. دختری که از بدو تولد، نقاشی جهان را نه با چشم، که با شعور و اراده خود کشیده است. جهانی که او ساخته، به غایت منظم و آرام است. نظمی که در جای جای خانه اش خودنمایی میکند.
در این خانه، لمس زبان اصلی است. عطرِ هر ادویه، داستانی دارد که با خط بریل بر روی شیشهها حک شده است.
خانه نرگس، آیینهی ذهن منظم اوست. هر چیزی، جایگاهی دقیق دارد و هر روزمرهای، با کمترین اصطکاک انجام میشود.
او اینجا تنها زندگی میکند، اما حضور اراده اش چنان پررنگ است که جای خالی هیچ چیزی حس نمیشود. اینجا، جایی است که دختر ایرانی ثابت میکند برای خلق یک زندگی مستقل و زیبا، تنها به دو چیز نیاز است: قلبی شجاع و ارادهای راسخ.

از درخشش تحصیلی تا قهرمانی در ورزش
اگر خانه نرگس آیینه نظم بود، مسیر تحصیلی او، مسیر درخشش بود. او جزء استعدادهای برتر دانشگاه مازندران بود. پلههای کارشناسی و ارشد را چنان با جدیت پیمود که اکنون نه تنها فارغ التحصیل، که خود مدرس رایانه و زبان انگلیسی است.
حالا نرگس کارمند بهزیستی ساری است؛ جایی که قرار است گره از کار دیگران بگشاید. همکارانش هم بر توانمندی، سرعت عمل و دقت او صحه میگذارند.
نرگس ثابت کرده است که ناتوانی، تنها کلمهای است که در دایره لغات او جایی ندارد. اراده او تنها به محیط کار و درس محدود نمیشود. او در میدانهای ورزشی نیز یک قهرمان تمام عیار است. سرعت در دوی 100 متر و قدرت و کار تیمی در گلبال.
این قهرمان، به ما میآموزد که هدف هرگز دور نیست؛ فقط گاهی باید برای دیدنش، تندتر دوید یا قویتر لمس کرد. این اراده است که مرزها را میسازد و این باور است که آن مرزها را در هم میشکند.
رفاقت در آغوش آب
از خشکی به آب میآییم. جایی که دو رفیق، معنای واقعی آزادی را در آغوش آب پیدا کردند. محمدجواد محمدیان و علیرضا امیری، دو جوانی که نابینای مادرزاد و فارغ التحصیل دانشگاهی هستند. اما گویی آب برایشان، شفافترین و دوستانهترین فضا برای اوج گرفتن است.
محمدجواد محمدیان اکنون مربی شنا است. او به دیگران میآموزد که چگونه در گسترهای که دیدن چشمان کمکی نمیکند، با اعتماد به حس جهت یابی و قدرت بدن، خط پایان را لمس کنند.

قهرمانان نابینا، از بریل تا خط پایان
این دو دوست، نماد رفاقت و هماهنگیاند. آنها در آب، زبان مشترکی دارند که ورای بینایی عمل میکند.
مرزها در ذهن ماست. نرگس، قهرمانان شنا و افرادی مانند آن ها، به ما یادآوری میکنند که بینایی واقعی، در قلب و ذهن ماست.
آنها ثابت کردند که اگر ارادهای باشد، هیچ آزمون استخدامی، هیچ مدرک تحصیلی و هیچ رکورد ورزشی نیست که تسلیم این قدرت نشود.
روز جهانی نابینایان، نه روز ترحم، بلکه روز جشن تواناییهای بی پایان انسان است.
سیده حکیمه موسوی گزارش میدهد
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی