پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴
اقتصادی

دورهمی کشتی‌دوستان مازندران با «شگرد»

دورهمی کشتی‌دوستان مازندران با «شگرد»
پیام مازند - فارس / برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند از چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، در سینما سپهر ساری و جویبار اکران شد. برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند از ...
  بزرگنمايي:

پیام مازند - فارس / برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند از چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، در سینما سپهر ساری و جویبار اکران شد.
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند از چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، در سینما سپهر ساری و جویبار اکران شد.در این ویژه‌ برنامه، مستند «مازرونی پهلوون» نیز به نمایش درآمد و بخشی از مراسم به تجلیل از خانواده‌های معزز شهیدان ورزشکار استان؛ شهید اسدالله پورگلوگاهی و شهید حسن فقیه جویباری و همچنین تکریم خانواده قهرمان فقید کشتی ایران، امامعلی حبیبی اختصاص یافت.
بازار
مستند «شِگرد» به روایت زندگی، منش و مبارزات قهرمانان کشتی خطه شمال می‌پردازد و نخستین اکران آن در «مازندران؛ پایتخت کشتی ایران» با استقبال قابل توجه مخاطبان همراه شد.
مستند «شگرد» در پرداختن به قهرمانان بومی نوجوانش یادآور فیلم مستند «اون شب که بارون آمد» از کامران شیردل است که روایت فیلم در یکی از روستاهای اطراف گرگان رخ می‌دهد.
مستند «اون شب که بارون آمد» شیردل در سال 1347 به سفارش وزارت فرهنگ ساخته و پس از آن توقیف شد.
فیلم روایتگر کنش قهرمانانه نوجوانی اهل روستای ولنگان است که روایت او در آن مستند به داستان بارها شنیده شده دهقان فداکار، شباهت دارد. فیلم به مدت شش سال توقیف و در سال 1353 برنده جایزه بزرگ سومین جشنواره بین‌الملی فیلم تهران شد.
شگرد از منظر «مردم شناسی» و سبک «جستجوگرش» یادآور همان فیلم است. اگر در «اون شب که بارون آمد» با یک نوجوان شیردل مازنی مواجه هستیم که می‌خواهد فردیت قهرمانانه خود را به جامعه اثبات کند، در این فیلم نیز با طیفی وسیعی از همان نوجوانان مواجه هستیم.
مهمترین ویژگی ساختارشکنانه شگرد مشابه قالب مدرن شیردل این است با اینکه در فضایی ورزشی ساخته شده، دارای یک سناریوی کاملا سازمان دهی شده و هدفمند است.
توجه به فقر در سال 1347 مورد توجه شیردل بود و در «اون شب که بارون آمد» به شدت خودنمایی می‌کرد، به همین دلیل شش سال فیلم او توقیف می‌شود.فقر در «شگرد» از اهمیت خاصی برخودار است با این تفاوت که کارگردان جایگاه اجتماعی شخصیت محوری اثرش «جواد اندیشه» و حرکت اجتماعی او را در قالب یک NGO ورزشی مردم‌نهاد با همین دستاویز تباه نمی‌کند.
فقری که در متن اثر، نامحسوس است اما در زیست و حرکت شخصیت‌های فیلم موجب یک جهش مردمی قابل تامل است.
جواد اندیشه در روستای صیدآباد با تنها دارایی اش که یک نیسان است به کسب و کار روزانه و عادی خود مشغول است اما از چند سال قبل خروش می‌کند و تنهایی منبع کسب و کارش را می‌فروشد و باشگاه کشتی رایگانی را تاسیس می‌کند تا انگیزه‌های روانی جامعه افسرده شهر کوچک خود را که با معضل گسترده اعتیاد مواجه است، تقویت کند.
باشگاه‌داری در هر نقطه از جهان امری پولساز است و ما با باشگاهی مواجه می‌شویم که حضور و تمرین و شرکت در مسابقات استانی و کشور برای حاضران در این باشگاه رایگان و بر عهده موسس است.
جواد اندیشه، اندیشه حکمرانان ورزشی کشور را به چالش می‌کشد. او زیر ساخت ورزشی استعداد خیزی را برای مردم شهر خود توسعه داده و در این مسیر از هیج مزیت نسبی و حمایتی برخودار نیست، همین مسئله موجب همدلی عمیق تماشاگر با شخصیت‌های اصلی فیلم می‌شود.
سال‌ها بعد در مقابل دوربین تلویزیون وقتی قهرمانی از باشگاه «اندیشه»، مدال طلای المیپک را کسب کرد که این اتفاق حتما رخ خواهد داد باید به گزارشگر مشهور کشتی اشاره کنیم که به جای عبارت مشهور نان پدر و شیر مادر، به ایثار مردی اشاره کنیم که از تمام زندگی خود گذشت تا قهرمان تربیت کند.


نظرات شما